مقالات برتر شرکت اقیانوس آبی یزد

کسب و کارتان را با ما متحول کنید.

مقالات برتر شرکت اقیانوس آبی یزد

کسب و کارتان را با ما متحول کنید.

۳ مطلب در بهمن ۱۴۰۱ ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

استخدام و مصاحبه تیم فروش برای هر کسب و کاری که امیدوار است در آینده قابل پیش بینی رشد کند، حیاتی است. اگر می‌ترسید که تیم فروش شما آماده نباشد و به سختی شما را به آنجا برساند، ممکن است لازم باشد تغییراتی ایجاد کنید. با این حال، به جای اینکه خیلی سریع از تیم خود تسلیم شوید، می توانید با آموزش فروش به آنها کمک کنید تا مهارت های جدیدی بیاموزند و به فروشندگان بهتری تبدیل شوند.

برای موفقیت در دنیای فروش، فروشندگان به مهارت های متنوعی نیاز دارند. افراد بر اساس ویژگی های بالقوه و طبیعی خود برای مشاغل فروش سطح ابتدایی انتخاب می شوند. این نیاز به تنظیم دقیق مهارت‌های خود را ایجاد می‌کند، جایی که آموزش فروش وارد می‌شود. با آموزش، فروشندگان می‌توانند مهارت‌ها و تکنیک‌هایی را بیاموزند که به آنها کمک می‌کند تا فروشندگان بهتری شوند.

دوره آموزش فروش

با گنجاندن آموزش فروش در کسب و کار خود، تیم فروش و فرآیند فروش خود را بهبود می بخشید و در نهایت شرکت شما پیشرفت های چشمگیری را ثبت خواهد کرد.

چه در گذشته از برنامه‌های آموزشی فروش استفاده کرده باشید که بی‌اثر بوده‌اند، یا اگر در حال بررسی ایده گنجاندن آموزش فروش در کسب‌وکار خود هستید، امیدواریم این مقاله بینش ارزشمندی را ارائه دهد. پس با ما همراه باشید تا هشت مزیت برنامه های آموزشی فروش را بررسی کنیم. 

 

1. فروشندگان حرفه ای می توانند معاملات بیشتری را ببندند

با توجه به اینکه فروشندگان شما مجموعه مهارت های خود را بهبود می بخشند، توانایی بیشتری در بستن معاملات پیدا می کنند. علاوه بر این، با گذراندن چندین جلسه آموزشی، فروشندگان شما تاکتیک های مختلف فروش را یاد خواهند گرفت. مجهز بودن به رویکردهای مختلف برای فروش یک محصول یا خدمات برای مقابله با مشتریان چالش برانگیز ضروری است.

بنابراین، با مجموعه ای از مهارت های جدید، فروشندگان احتمالاً اعتماد لازم برای بستن معاملات بزرگتر را به دست خواهند آورد. این کار بیشتر از بالا بردن مشخصات فروشنده موفق است. می تواند درآمد شرکت را تا حد زیادی افزایش دهد. 

 

2. ایجاد روابط

علاوه بر بستن معاملات بیشتر، داشتن دوره‌های آموزشی فروش کامل توسط نمایندگان فروش می‌تواند به آنها مهارت‌های فروش برای ایجاد و ایجاد روابط با مشتریان جدید و فعلی شما بدهد. بدون مشتری یا مشتری، کسب و کار شما سقوط می کند. بنابراین، با ارائه آموزش به کارکنان فعلی و استخدام‌های جدید، می‌توانید از طول عمر روابط حرفه‌ای سازمان فروش خود محافظت کنید.

نه تنها آموزش فروش می تواند از روابط بین کسب و کار شما و مشتریان شما پشتیبانی کند، بلکه می تواند به روابط داخلی در محل کار نیز کمک کند. روابط کاری خوب بین کارکنان شما برای موفقیت شرکت شما بسیار مهم است. از آنجایی که کارکنان شما بزرگترین دارایی شما هستند، به آنها آموزش دهید تا به آنها در ایجاد و توسعه روابط خود با همسالان خود کمک کنید.

 

3. افزایش مهارت های ارتباطی

به طور معمول، یک حرفه ای فروش حداقل 75٪ از روز خود را صرف صحبت کردن می کند. چه با مشتریان صحبت کنید، چه مشتریان یا همکاران، این آمار اهمیت مهارت های ارتباطی را برجسته می کند. همه مدیران ارشد فروش موافق هستند که تبدیل شدن به یک فروشنده برتر. شما باید در ارتباطات متخصص شوید. 

ارتباط نقش مهمی در هر تکنیک فروش و فرآیند فروش دارد - برای موفقیت ضروری است. با این حال، ارتباط چیزی فراتر از صحبت کردن است. همچنین به شدت شامل توانایی گوش دادن، لحن صدا و زبان بدن فرد می شود.

به عنوان مثال، گوش دادن به مشتریان بالقوه فروش و برقراری ارتباط با راه حل ها در پاسخ به چالش ها یا نیازهای آنها بسیار زیاد است. با این حال، هنگامی که درگیر فروش مشاوره ای، یا هر فرآیند فروش هستید، اگر حرفه ای فروش شما زبان بدن اشتباهی را بیان کند، با لحن خارج از لحن صحبت کند و در گوش دادن به آن غفلت کند، ممکن است تجارت را از دست بدهید. با این گفته، بسیار مهم است که آموزش را در سازمان خود نصب کنید تا مهارت های ارتباطی کارکنان خود را افزایش دهید.

 

4. از محصولات و خدمات خود آگاهی کسب کنید

برای اینکه تیم های فروش شما بتوانند محصولات و خدمات شما را به مشتریان جدید و فعلی بفروشند و به فروش برسانند، باید از نکات و نکاتی که شما ارائه می دهید مطلع باشند. بنابراین، هنگامی که استعداد جدیدی برای تقویت بخش فروش خود به دست می آورید، باید آموزش های داخلی داشته باشید تا اطمینان حاصل کنید که استخدام کنندگان شما به طور کامل درک می کنند و دانش عمیقی از آنچه می خواهید بفروشند دارند.

متخصصان فروش شما باید محصولات و خدمات شما را مانند پشت دست خود بدانند. اگر سطحی از تخصص را در کارکنان خود نصب نکنید، چگونه می توانید انتظار داشته باشید که استراتژی فروش شما دنبال شود و عملکرد فروش تیم شما فراتر از انتظارات باشد؟

برنامه های آموزشی در مورد آنچه می فروشید نباید کارکنان موجود یا با تجربه را حذف کنند. در صورت لزوم، مهارت مجدد یا آموزش مجدد تیم شما ضرری ندارد. کسب و کار شما ممکن است محصول جدیدی را معرفی کرده باشد، به خدمات ارائه شده خود اضافه کرده باشد یا در بازار جدیدی شروع به فعالیت کرده باشد. در این موارد، یک به روز رسانی به متخصصان فروش با تجربه شما کمک می کند.

 

5. بهره وری را افزایش می دهد

با تعبیه پشتیبانی آموزشی و توسعه در کسب و کار خود، می توانید شاهد افزایش بهره وری نیروی کار خود باشید. به عنوان مثال، فرض کنید یک فروشنده فعلی دارید که باید در یک حوزه فروش خاص مهارت داشته باشد. هنگامی که آنها آموزش های لازم را به پایان رساندند، بهره وری آنها به طور اجتناب ناپذیری افزایش می یابد زیرا آنها مهارت ها و تکنیک هایی را برای انجام کار روزانه خود به طور موثرتر به دست می آورند.

آموزش موثر همچنین می تواند تیم شما را برای کار موثرتر انگیزه دهد. به عنوان مثال، در مورد مدیریت زمان، آموزش فروش می‌تواند به استعداد شما این توانایی را بدهد که با اولویت‌بندی تکالیف و استفاده بهتر از زمان، مسئولیت‌ها و وظایف بیشتری را بر عهده بگیرد. در نهایت، افزایش بهره وری کارکنان باعث افزایش درآمد کسب و کار شما می شود، بنابراین این جنبه از آموزش ارزش سرمایه گذاری را دارد.

 

6. روحیه شرکت را تقویت کنید

برنامه های آموزشی فروش می تواند عملکرد را تقویت و بهبود بخشد و همچنین باعث ایجاد حس اتحاد برای اعضای تیم فروش شما شود. با دیدن همتایانشان که نسخه های بهتری از خودشان هستند، فروشندگان شما به پیشرفت خود ادامه خواهند داد.

یک تیم فروش با سرعت بالا که تمام اهداف خود را در هم می شکند، تأثیر مثبتی بر شرکت خواهد داشت. این فراتر از منافع مالی آشکار است و می تواند به یک فرهنگ سالم و در عین حال رقابتی در شرکت کمک کند.

 

7. گردش کارکنان کاهش می یابد

کسانی که در فروش کار می کنند عموماً رقابتی هستند و می خواهند بهترین باشند. در نتیجه، فرصت‌های توسعه شغلی چشم‌انداز جذابی برای فروشندگان است. از سوی دیگر، اگر آموزش فروش ارائه ندهید یا کارکنان را در داخل ارتقا دهید، فروشندگان جاه طلب تر شما وسوسه می شوند که در جستجوی فرصت هایی برای پیشرفت، آنجا را ترک کنند.

شایان ذکر است که ارتقاء مهارت فروشندگان فعلی شما مقرون به صرفه تر از انجام مداوم فرآیند استخدام برای استخدام کارکنان جدید است. به یاد داشته باشید، ارائه آموزش های فروش برای فروشندگان می تواند انگیزه خود را افزایش دهد و بهره وری، فروش و درآمد را افزایش دهد.

 

8. آموزش فروش به تحقق پتانسیل کمک می کند

با سرمایه گذاری در آموزش فروش، روی استعداد و کسب و کار خود سرمایه گذاری می کنید. خواه هدف شما بهبود فرآیندهای فروش داخلی، به دست آوردن مشتریان و مشتریان بیشتر، تقویت روحیه کارکنان یا حفظ استعداد باشد، روی آوردن به برنامه های آموزشی فروش همیشه یک گزینه قابل اعتماد برای کمک به شما برای رسیدن به جایی است که می خواهید باشید.

 

برخی از کسب‌وکارها و متخصصان فروش هنگام درخواست پشتیبانی تردید می‌کنند، زیرا فکر می‌کنند قبلاً در این صنعت متخصص هستند یا به این دلیل که آن را نشانه‌ای از ضعف می‌دانند. ما اینجا هستیم تا به شما بگوییم که این طرز فکر اشتباه است. بله، شما می توانید در زمینه فروش متخصص باشید، اما این بدان معنا نیست که نمی توانید به دانش خود بیفزایید. آموزش و توسعه اضافی هرگز نباید به عنوان یک ضعف در نظر گرفته شود. بدون آن، چگونه به عنوان یک فرد رشد می کنیم؟

در نهایت، اگر می‌خواهید پتانسیل استعداد خود و کسب‌وکارتان را درک کنید، دوره آموزش فروش راه‌حل عالی است. که می توانید از سایت آموزش کسب و کار اقیانوس آبی آموزش ببینید.

  • پگاه جلالی
  • ۰
  • ۰

اهداف مدیریت مالی به رفاه مالی هر کسب و کاری مربوط می شود تا ضمن ایجاد سود، از نظر مالی حفظ شود.

این مقاله اهداف مختلف مدیریت مالی را به تفصیل توضیح می دهد. همچنین بحث خواهیم کرد که چرا هر کسب و کاری به این مهارت نیاز دارد. در صورتی که نیاز به آموزش مدیریت مالی هم داشته باشید می توانید در دوره های سایت آموزش کسب و کار اقیانوس آبی شرکت کنید.

آموزش مدیریت مالی

مدیریت مالی چیست؟

مدیریت مالی کاربرد اصول مدیریت در منابع مالی برای مدیریت کارآمد است. این به برنامه ریزی، هدایت، سازماندهی و کنترل فعالیت های مالی در تجارت کمک می کند. به طور جامع، مدیریت مالی تضمین می‌کند که کسب‌وکارها وجوه خود را از آنجایی که محدود هستند بهینه می‌کنند.

 

اهمیت مدیریت مالی

مدیریت مالی یک مهارت مهم برای رزق و روزی هر کسب و کاری است. از طریق مدیریت مالی می توان به موارد زیر دست یافت:

 

  • جلوگیری از بحران های مالی در مواقع اضطراری با ایجاد ذخایر مالی.
  • افزایش درآمد شرکت از طریق ارزیابی هزینه، سرمایه گذاری و تصمیمات مرتبط با کسب و کار
  • به اجرای یکنواخت عملیات تجاری بدون هیچ گونه کمبود بودجه کمک می کند.

اهداف مدیریت مالی

در حالی که قبلاً در مورد تعریف مدیریت مالی صحبت کرده ایم، اکنون اهداف مدیریت مالی را مورد بحث قرار می دهیم.

 

1. مطابق با مقررات

یکی از اهداف مهم مدیریت مالی اطمینان از انطباق کسب و کار با مقررات است. این تضمین می کند که کسب و کار می تواند بدون هیچ گونه مشکل قانونی فعالیت کند. سایر انطباق‌ها تضمین می‌کند که کسب‌وکار به درستی عملیاتی شده است و هیچ خللی ندارد. به ایجاد اعتماد در بین مشتریان کمک می کند.

 

2. حداکثر سازی سود

یکی دیگر از اهداف مهم مدیریت مالی برای هر کسب و کار، به حداکثر رساندن سود است. وجوه به گونه ای مدیریت می شوند که سود هر سهم (EPS) یا سود برای حداکثر نتایج به حداکثر برسد. برای دستیابی به این هدف باید چنین فعالیت هایی انجام شود که به افزایش سود کمک کند. از اقداماتی که باعث کاهش سود می شود اجتناب می شود. مفهوم عملیاتی سودآوری استفاده می شود که هدف آن حداکثر کردن سود است.

 

3. ارزیابی سرمایه

یکی دیگر از اهداف مدیریت مالی، ارزیابی هزینه و سرمایه است. این شامل ارزیابی دارایی‌های ثابت و جاری، هزینه‌های بازاریابی، سرمایه بافر و غیره می‌شود. هزینه سرمایه نشان‌دهنده حداقل نرخ قابل قبول بازیافت پروژه‌های سرمایه‌گذاری در عین در نظر گرفتن ریسک و عدم اطمینان حساب است.

 

4. تدوین سیاست ها

از طریق مدیریت مالی، شرکت ها در تدوین خط مشی هایی برای اجرای هموار کسب و کار کار می کنند. این شامل چارچوب‌بندی سیاست‌هایی است که بر فرآیند وام‌دهی و استقراض و همچنین کنترل نقدینگی حاکم است.

 

5. نقدینگی درون شرکت

هدف مدیریت مالی نظارت بر نقدینگی درون شرکت است. برای این منظور مدیریت جریان نقدی نیز انجام می شود. این تضمین می کند که نه جریان نقدی در سازمان وجود دارد و نه سرریز. یک جریان نقدی تنظیم شده تضمین می کند که کسب و کار از نظر مالی با ثبات است و نقدینگی کافی برای فعالیت کسب و کار دارد.

 

6. ساختار سرمایه ساختمان

برای حفظ تعادل بین منابع مختلف سرمایه، ایجاد ساختار سرمایه مهم است. این ترکیبی از حقوق صاحبان سهام و بدهی است که شرکت ها برای تأمین مالی عملیات خود استفاده می کنند. این ساختار تصمیمات مالی مرتبط با کسب و کار مانند نسبت حقوق صاحبان سهام کوتاه مدت و بلند مدت را تعیین می کند.

 

7. استفاده از منابع

یکی از اهداف مهم مدیریت مالی، بهینه سازی منابع مالی است. کارشناسان متدولوژی هایی را برای بهینه سازی این منابع و در عین حال به حداقل رساندن هدررفت آنها ابداع می کنند. مدیران مالی وجوهی مانند اوراق قرضه، اوراق قرضه و سهام را مدیریت می کنند. بر اساس الزامات مالی، مدیر مالی وجوهی را به این منابع اختصاص می دهد تا حداکثر سود را به دست آورد.

 

8. طرح اضطراری

از طریق مدیریت مالی، سازمان ها می توانند حتی در بحران های مالی بحرانی زنده بمانند. کارشناسان روی ساختن طرح اضطراری کار می کنند که خطرات مرتبط با آینده را تخمین می زند. پس از ارزیابی و تجزیه و تحلیل، آنها یک طرح اضطراری برای مبارزه با بحران های مالی می سازند. شرکت می تواند با برنامه ریزی سیاست پرداخت سود سهام بهینه، ذخایر مالی ایجاد کند. آنها همچنین می توانند سود خود را در ذخایر برای شرایط اضطراری ذخیره کنند.

 

9. شناسایی سرمایه گذاری های سودآور

هدف مدیریت مالی نیز شناسایی سرمایه گذاری هایی است که برای مدل کسب و کار شرکت مناسب است. بر اساس مطالعه مناسب بازار، کارشناسان مالی فرصت‌هایی را شناسایی و پیشنهاد می‌کنند که شرکت‌ها می‌توانند سرمایه‌گذاری را برای به دست آوردن حداکثر بازگشت سرمایه شروع کنند.

 

10. تخصیص وجوه

یکی دیگر از اهداف مدیریت مالی تخصیص وجوه است. مدیران مالی عاقلانه وجوه را به فعالیت ها و عملیات تجاری مختلف اختصاص می دهند. این تضمین می کند که هر عملیات به اندازه کافی برای آینده قابل پیش بینی تامین می شود. برای تخصیص صحیح وجوه، مدیران به تحلیل و بررسی صورت های مالی و سوابق تاریخی شرکت می پردازند.

 

11. مدیریت ریسک

برای بقای سالم هر سازمان و عملیات روان، ارزیابی ریسک مهم است. از طریق مدیریت ریسک، کسب‌وکارها می‌توانند تهدیدات سرمایه، سود و درآمد خود را شناسایی و مهار کنند، زیرا هر رویداد پیش‌بینی نشده‌ای می‌تواند وضعیت مالی یک سازمان را مچاله کند. برای جلوگیری از چنین موقعیت‌های ناگوار، سازمان‌ها باید از منابعی برای به حداقل رساندن، نظارت و کنترل تأثیر رویدادهای منفی استفاده کنند. به همین دلیل است که یک رویکرد سیستماتیک و یکپارچه برای مدیریت ریسک مهم است.

 

نتیجه

امیدواریم توانسته باشید اهداف مدیریت مالی را درک کرده باشید. اگر سازمان ها به طور موثر این کار را انجام دهند، کسب و کار آنها می تواند در عین کسب سود شکوفا شود. سازمان ها همچنین می توانند در مواقع اضطراری ناگوار که ممکن است به شهرت آنها آسیب برساند، ذخایر مالی داشته باشند. در مجموع، وضعیت مالی شرکت بدون تحقق این اهداف به مراتب بهتر خواهد بود.

منبع: شرکت اقیانوس آبی- برگزارکننده کلاس های آموزش مدیریت مالی

  • پگاه جلالی
  • ۰
  • ۰

یک شعار تبلیغاتی باعث می شود برند شما قابل تشخیص تر و به یاد ماندنی تر شود. آنچه در مورد برند شما جذاب است را در چند کلمه نشان می دهد. نوشتن یک شعار جذاب ساده تر از چیزی است که فکر می کنید. این مراحل را دنبال کنید تا شعار کسب و کار خود را به یک شعار تبدیل کنید که نتیجه دهد.

شما با دیدن و شنیدن نمونه از شعارهای ساخته شده توسط برندهای معروف ممکن است بلافاصله با شنیدن شعار و تفکر شرکت، محصول را تجسم کنید.

شرکت‌های بزرگ پول زیادی به تیم‌های بازاریابی خود می‌پردازند تا شعار کسب و کار بی‌نظیری ارائه کنند که باعث شود مردم برندشان را به خاطر بسپارند. در بازاریابی، به آن آگاهی یا شناخت برند می گویند و یکی از مهم ترین معیارهایی است که بازاریابان و مشتریان تماشا می کنند.

به عنوان یک صاحب کسب و کار کوچک، منابعی را که شرکت های بزرگ در اختیار دارند را ندارید. در واقع، شما ممکن است "تیم" بازاریابی باشید و نیاز داشته باشید که شعار کسب و کار خود را خودتان طراحی کنید. اما ناراحت نباش نیازی نیست جمله ای بیاورید که شهرت جهانی پیدا کند. شما می توانید با تمرکز بر مشتریانی که می خواهید به آنها دسترسی پیدا کنید و دنبال کردن این مراحل، یک شعار به یاد ماندنی بسازید و برای کسب و کار محلی خود آگاهی از برند ایجاد کنید. و همچنین می توانید بهترین شعار تبلیغاتی را از مشاوران و کارشناسان سایت آموزش کسب و کار اقیانوس آبی بخواهید.

بهترین شعار تبلیغاتی

7 مرحله برای ایجاد یک شعار برای کسب و کار شما

1. با لوگوی خود شروع کنید

شعار شما با لوگوی شما دست به دست می شود. لوگوی شما نماد بصری برند شماست. وقتی شعاری می‌سازید، یک عبارت کوتاه و به یاد ماندنی می‌سازید که نشان می‌دهد برند شما درباره چه چیزی است و مردم چه چیزی از آن دریافت می‌کنند.

این دو مانند کره بادام زمینی و ژله با هم ترکیب می شوند. مگر اینکه همه تبلیغات شما در رادیو انجام شود، قبل از شعار به یک طراحی لوگو درجه یک نیاز دارید.

2. آن را ساده نگه دارید

اکثر افرادی که کار خلاقانه را به صورت حرفه ای انجام می دهند بر اساس یک قانون اساسی زندگی می کنند - آن را ساده نگه دارید. آیا عبارت "کمتر، بیشتر است" را شنیده اید؟ نه، این شعار معروف شرکت نیست. این اولین قانون طراحی و کپی رایتینگ است. بی نظمی و کلام باعث سردرگمی می شود. بسیاری از بهترین شعارها کلمات کمی دارند. بیشتر نمونه های معروف ما در بالا بین 4 تا 6 کلمه دارند.

3. از کلمات کوچک استفاده کنید

یک فرد معمولی در سطح کلاس هفتم تا هشتم مطالعه می کند، اما متوجه خواهید شد که در معروف ترین شعارها از کلمات بسیار ساده تری استفاده می شود. «همه جا که بخوای باشی» از کلماتی استفاده می‌کند که دانش‌آموزان کلاس چهارم می‌دانند. نایک هم همینطور. "فقط انجامش بده" از کلماتی استفاده می کند که کودکان خردسال آن را درک می کنند.

4. فهرست کلمات مرتبط با کسب و کار خود را طوفان فکری کنید

ابتدا فهرستی از کلماتی که برند شما را توصیف می کنند تهیه کنید. شرکت شما چه کاری انجام می دهد و چه تفاوتی با رقبای شما دارد ؟ کسب و کار شما چه نیازی را برطرف می کند؟ مشتریان پس از دستیابی به نوع محصول یا خدمات شما چه احساسی را می خواهند احساس کنند؟ کلماتی را فهرست کنید که پایگاه مشتری شما را توصیف می کند و آنچه شما به عنوان بنیانگذار شرکت به آن علاقه دارید.  به یاد داشته باشید که از آن کلمات قدرتمند استفاده کنید.

بعد، یک اصطلاح نامه آنلاین تهیه کنید و کلمات دیگری را پیدا کنید که ممکن است کارساز باشند. به یاد داشته باشید که آنها را به اندازه کافی ساده نگه دارید تا هر دانش آموز کلاسی بتواند آنها را درک کند.

با نگاهی به فهرست کلمات خود، به نظر می‌رسد کدام یک از صفحه شما خارج می‌شوند؟ چه چیزی باعث می شود مشتری شما رسیدن به اهداف خود را تصور کند؟ اینها احتمالاً آنهایی هستند که در نهایت از آنها استفاده خواهید کرد.

در نهایت شروع به نوشتن کنید. آن را کوتاه و ساده نگه دارید.

5. آن را از روی زبان بیرون بیاورید

اگر گفتنش آسان است، احتمالاً به خاطر سپردن آن آسان است. گفتن شعار ژیلت، "بهترین چیزی که یک مرد می تواند بدست آورد" آسان است. اگر بتوانید به راحتی آن را بگویید، به راحتی می توانید آن را به خاطر بسپارید.

6. از کلمات یا عبارات قدرتمند استفاده کنید

کلمات یا عبارات قدرتمند احساسات را القا می کنند. به شعارهای تجاری که قبلاً فهرست کرده ایم نگاه کنید. کلماتی مانند «شاد» یا «آن را انجام بده»

7. شعارهای خود را آزمایش کنید

پس از پایان نوشتن، سه مورد مورد علاقه خود را انتخاب کنید و یک نظرسنجی غیررسمی ترتیب دهید. از مشتریان، خانواده و دوستان خود بخواهید که مورد علاقه خود را از بین این سه مورد انتخاب کنند. آنها را توضیح ندهید یا زمینه دیگری ارائه نکنید. به یاد داشته باشید که برای توضیح شعار برای هر فردی که آن را می‌خواند، آن‌جا نخواهید بود، بنابراین باید بدون ارائه هیچ زمینه‌ای کار کند.

هنگامی که از افراد کافی بپرسید، احتمالاً برنده مشخصی خواهید داشت. تا جایی که می توانید پیدا کنید.

سرانجام

احساس نکنید که کسب و کار شما باید شعار داشته باشد. برخی از برندها و صنایع نیازی نمی بینند و این اشکالی ندارد. برای مثال مد را در نظر بگیرید. شعار مایکل کورس چیست؟ شانل یا مربی چطور؟ اگر به یک بازار خاص خدمت می کنید، ممکن است لازم نباشد، یا اگر زیاد به بازاریابی متکی نیستید، احتمالاً می توانید بدون آن از پس آن برآیید.

  • پگاه جلالی